۱۳۸۵ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه

گمشده در ترجمه - Lost In Translation



" باب یک هنرپیشه است . باب گمشده است . باب به زبان آنجا صحبت نمی کند . بعضی وقتها مجبوری به نیمه دیگر زمین بروی تا دایره را کامل کنی."
شاید برای معرفی یک فیلم زیبا که در سال 2003 تولید شده است ، قدری دیر باشد . ولی مطمئن هستم بسیاری از شما این فیلم زیبا یعنی Lost In Translation را ندیده اید یا اینکه بسادگی از کنار آن گذشته اید.



باب هنرپیشه تقریبا بازنشسته ای است که برای بازی در یک فیلم کوتاه تبلیغاتی در مورد یک نوع شراب به نام سانتوری به توکیو آمده است . باب پس از اقامت در هتلی که برای او در نظر گرفته شده خود را در محیطی بسیار غریب و تنها می یابد تا اینکه بصورت اتفاقی با شارلوت آشنا می شود .شارلوت دختر جوانی است که همسر یک عکاس حرفه ای است که برای کار به توکیو آمده است . شارلوت هم از تنهایی رنج می برد چون شوهرش که آنقدرها هم او را دوست ندارد از صبح تا نیمه های شب برای کار در خارج از هتل به سر می برد و شب هنگام خسته از فعالیت های روزانه تا صبح روز بعد بدون اینکه نظری به شارلوت بیاندازد و نیازهای روحی و جسمی او را برآورده کند ، به خواب می رود.



تنهایی و ندانستن زبان باعث شده تا باب و شارلوت در میانه شلوغ توکیو خود را در میان صحرایی بدون آب و علف و تنها حس کنند و این تنهایی باعث می شود تا به سوی هم کشیده شوند . باب به علت سن زیادی که دارد احساس پدرانه ای نسبت به شارلوت پیدا می کند ولی از طرفی او یک مرد است و ممکن است به یک زن علاقه مند شود . این تضادی است که باب با آن مواجه است . از طرفی شارلوت هم گرفتار این تضاد شده است . تا آنجا که شبی که از گشت شبانه در توکیوی شلوغ برگشته اند در هتل در کنار هم می خوابند ، ولی هیچ کدام جرات نمی کنند از جاده عفت خارج شوند .



این ارتباط در چند روز چنان محکم می شود که هیچ کدام نمی خواهند این روزهای خوش هیچ گاه به پایان برسد . باب برای اینکه باز هم بیشتر بتواند در توکیو بماند و از دست نق نق های زنش که او را در توکیو هم راحت نمی گذارد و مدام به او زنگ می زند ، راحت شود ، بلافاصله پیشنهاد یک برنامه مضحک تلویزیونی را برای اینکه ساعتی در آن به اجرای برنامه بپردازد ، می پذیرد . ولی زمان می گذرد مخصوصا اینکه اگر انسان در حال لذت بردن از اوقات خود باشد. لحظه جدایی فرا می رسد با دنیایی حرفهای ناگفته و عشقی سرکوب شده و ...



"گمشده در ترجمه" دقیقا بهترین ترجمه فارسی برای نام این فیلم است هر چند به آن "گمشده در غربت" هم گفته اند که به نظر من هر چند نام درستی به نظر می رسد و مفهوم فیلم را تداعی می کند ولی ترجمه درستی از نام فیلم نیست ، زیرا کارگردان فیلم دقیقا منظورش شخصی است که به سرزمین دیگری با زبان دیگری وارد شده و به علت اینکه زبان مردمان آن سرزمین را نمی داند مانند فرد گمشده ای می ماند . فیلم کاری است از سوفیا کوپولا فرزند کارگردان مشهور سینما فرانسیس فورد کوپولا.



فیلم دارای تصویری رویایی از توکیو و مناظر آن است . حرکات زیبای دوربین به همراه رنگ و پی غنی صحنه های فیلم ، از "گمشده در ترجمه" فیلمی دیدنی ساخته است . از بازیگران اصلی فیلم می توان از بیل موری Bill Murray در نقش باب هریس Bob Harris و اسکارلت یوهانسون Scarlett Johansson در نقش شارلوت Charlotte نام برد .



این فیلم در مراسم اسکار سال 2003 در 4 رشته بهترین کارگردانی(سوفیا کوپولا) ، بهترین بازیگر نقش مرد(بیل موری) ، بهترین تصویر(راس کتز،سوفیا کوپولا) و بهترین فیلم نامه اصلی که مستقیما برای فیلم نگاشته شده (سوفیا کوپولا) نامزد شده بود که در رشته بهترین فیلم نامه اصلی موفق به کسب جایزه اسکار گردید. این فیلم 67 جایزه دیگر از فستیوال های دیگر فیلم در سراسر دنیا کسب کرده است .



برای کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه نمایید :

Lost in Translation on Imdb.com

سایت رسمی فیلم :

Lost In Translation

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

آقا فیلمی که هفت تیر توش نیست
شمشیر توش نیست
ومپایر و سامورایی و کینگ کونگ یا از این چیزهای پورنو مورنو ندارد را برای چی داری تبلیغ میکنی
بیا در باره یک فیلم ساده تر مثل امریکن پای بنویس

;-)

Movie Man گفت...

من با نظر شما موافق نیستم. سینما چیزی به غیر از خشونت و سکس هم هست.

ناشناس گفت...

به این میشه گفت یه معرفی و نقد درست و حسابی.. اما متاسفانه باز هم فیلم در دسترس نیست و باید بگردیم دنبالش.. این یکی از مطالب قبلی ات خیلی قوی تر و پخته تر نوشته شده.. دست ات درد نکنه.. به نظر من خیلی مسخره میاد که کسی بخواد فیلم امریکن پای رو نقد کنه.. این جور فیلم ها فقط برای سرگرمی و تفریح ساخته میشن نه چیز دیگه ای.. ضمن اینکه این بانوی گمشده در زبان بیگانه هم خیلی زیبا تشریف دارن

ناشناس گفت...

راستی ارتباط عاطفی این دو نفر منو یه جورایی یاد ماتیلدا و لئون میندازن اگه اشتباه نکرده باشم

Movie Man گفت...

چقدر به نکته خوبی اشاره کردی سلمان عزیز، من این فیلم حرفه ای(لئون) را خیلی دوست دارم. فیلم حرفه ای مربوط به تقریبا 12 سال پیش است ولی هنوز هر وقت نگاهش می کنم برایم تازگی دارد

Movie Man گفت...

در ضمن این بانوی زیبای مورد نظر شما یعنی اسکارلت یوهانسون آمریکایی دانمارکی/لهستانی تبار می باشد

ناشناس گفت...

اين
Anonymous
بد هم نگفته
حالا نميشود چند خط در مورد امريكن پاي بنويسي؟
من
Anonymous
بالا نيستم ها
من يك
Anonymous
ديگر هستم
;)

ناشناس گفت...

سلام عزیز.. راستش من وبلاگم رو به آدرس دیگه ای منتقل کردم و اگه لطف کنی توی لینکهات تصحیحش کنی ممنون میشم

ناشناس گفت...

Salaam. Waaaay! vaghan DVKE albume jadid dadeh? man divunasham pessar!
Dar zemn matlabet ham ghashang bud.

ناشناس گفت...

up-dated

ناشناس گفت...

man montazere ye film jadid hastam ,

ناشناس گفت...

Salaam. chetori? Agha, filme "Sin City" ro didi? shahkare. shahkari ajib o gharib ke shabihe hich filme digeyi nist.