۱۳۸۵ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

نگهبان شب-Night Watch-Nochnoy Dozor



سینمای روسیه را بیشتر با فیلم های هنری و غیر متعارف آن می شناسند ، فیلمهایی که فقط به مذاق دوستداران هنر هفتم خوش می آید و بس . با شنیدن کلمه سینمای روسیه یا بهتر بگوییم شوروی سابق نامهایی چون آیزنشتاین ، کونچالوفسکی ، میخایلکوف ، سوکورف ، ... در ذهن تداعی می شود. ولی بر خلاف رویه معمول، سینمای روسیه در سال 2004 فیلم متفاوتی را تجربه کرد که همگان را شگفت زده نمود و آن فیلمی نیست بجز نگهبان شب ساخته تیمور بکمامبتوف Timor Bekmambetov، که از قضا اولین فیلم بلند سینمایی او نیز هست . این کارگردان پیش از این در زمینه ساخت ویدئو کلیپ و همچنان فیلم های کوتاه تلویزیونی فعالیت می کرده است.
داستان فیلم مخلوطی از داستان خون آشام ها و افسانه های قدیمی روس در مورد نیروهای نور و تاریکی یا به عبارتی نیروهای خیر و شر و جنگ ابدی و بی پایان آنها تا به آخر دنیا می باشد.
در ابتدای فیلم و در حدود 700 سال پیش، جنگ بین دو نیروی نور و تاریکی را می بینیم که به علت اینکه تعداد نیروی هر دو طرف یکسان است به آتش بس کشیده می شود تا فردی با نیروهای خارق العاده پیدا شود و به یکی ازاین دو نیرو بپیوندد تا یکی بر دیگری غالب شود. پس از آن به زمان حال می آییم :
آنتون Anton که یک جوان ساده و معمولی است پس از اینکه آگهی یک جادوگر را در روزنامه می بیند تصمیم می گیرد برای اینکه نامزد یا دوست دختر سابقش را که حالا یک دوست پسر جدید پیدا کرده را دوباره بدست آورد ،به آن جادوگر مراجعه کند. جادوگر به او متذکر می شود که دوست دختر سابقش فرزندی هم از دوست پسر جدیدش در شکم دارد و اگر او جادو را آغاز کند مجبور است جنین او را هلاک کند که گناه بزرگی است و باید آنتون آن گناه را گردن گیرد ، پس از تایید آنتون بر این عمل جادوگر کار خود را آغاز می کند و هنگامی که می خواهد با بر هم زدن دستان خود جادو را کامل کرده و جنین را سقط کند ، نگهبانان شب سر می رسند. آنها که از نیروهای نور هستند وظیفه دارند تا هر جا که فردی مورد هجوم نیروهای تاریکی یا جادوگر ها قرار بگیرند ، به کمک او بشتابند . کار جادوگر ناتمام می ماند و آنتون به مقصودش نمی رسد. نگهبانان که به آنتون نظری می اندازند متوجه می شوند او هم قابلیت های یک فرد خارق العاده ای برای تبدیل شدن به یک نگهبان شب دارد . پس او را با خود می برند.



12 سال از این ماجرا می گذرد. فرزند نامزد سابق آنتون به دنیا آمده و اکنون پسری 12 ساله است به نام ایگور، او نیز که جزو افراد خارق العاده است می تواند جزو نیروهای نور و یا تاریکی باشد . فرمانده نیروهای تاریکی 2خون آشام را مامور می کند تا او را به سمت تاریکی بکشند ولی آنتون به عنوان یک نگهبان شب رسیده و این کار را با کشتن یکی از خون آشام ها نا تمام می گذارد و آتش بس 700 ساله بین نیروهای تاریکی و نور نقض می شود.



زن خون آشامی که جان سالم بدر برده به دنبال فرصتی است که ایگور را بدست آورد ولی هر بار آنتون او را ناکام می گذارد تا اینکه در پایان بالاخره فرمانده نیروهای تاریکی با فریب ایگور او را به طرف خود می کشد تا اینکه نیروی های تاریکی بتوانند با یک فرد بیشتر بر نیروهای نور فائق آیند و ...



البته این خلاصه ای از داستان است و فیلم داستان های فرعی دیگری هم دارد که تشکیل شده از ماموریت های دیگری که آنتون در نقش نگهبان شب انجام می دهد و ...



فیلم را می توان یک فیلم ومپایری به سبک روسی دانست که قطعا برای دوستداران این نوع فیلم ها سرگرم کننده خواهد بود . در ضمن نمی توان به سادگی از فیلمبرداری و کارگردانی هنرمندانه تیمور بکمامبتوف گذشت . جلوه های ویژه فیلم در حد حرفه ای و قابل قبولی کار شده است و در نحوه انتخاب صحنه ها و نحوه فیلمبرداری می توان پیشینه بکمامبتوف را که تولید ویدئو کلیپ های موزیکال بوده را بخوبی مشاهده نمود ، طوری که تماشاگر بیشتر از داستان فیلم مجذوب حرکات زیبای دوربین در صحنه های فیلم می شود.

فیلم بصورت سه گانه ای در نظر گرفته شده است که قسمت دوم آن هم ساخته شده ، به نام نگهبان روز یا Dnevnoy dozor و هم اکنون بر پرده سینما در حال اکران است و قسمت سوم آن به نام نگهبان شب 3 قرار است در سال 2007 اکران شود.



نگهبان شب فیلمی است که دوستداران فیلم های ومپایری و اکشن و ترسناک را راضی خواهد کرد. این فیلم در روسیه و اروپا فروش خوبی داشته است .
تمام بازیگران فیلم روس هستند و می توان در بین آنها از Konstantin Khabensky در نقش آنتون و Dmitry Martynov در نقش ایگور نام برد. این فیلم بر اساس داستانی از Sergei Lukyanenko ساخته شده است.



برای اطلاعات بیشتر در مورد این فیلم به آدرس زیر مراجعه کنید :

Nochnoy Dozor on imdb.com

۶ نظر:

ناشناس گفت...

من نميدانم چرا اينقدر از اين فيلم خوشم آمد. درست است حركتهاي دوربين خارقالعاده بود. برابر بودن نيروي خير و شر و آتش بس هفتصد ساله شان به دل من كه خيلي نشست. راستش من فيلم را زياد ومپایری نميتوانم ببينم. با اينكه چند جاش را نفهيدم ولي خيلي لذت بردم. خيلي دوست داشتم داستان آن دختري كه آنتون توي مترو ميبيندش را بدانم. با وجود اينكه دو بار فيلم را ديده ام با اين نوشته ات هوس كردم امشب باز ببينمش.
خسته نباشي

ناشناس گفت...

خیلی خوب شد.. من این فیلم رو روی آرشیوم دارم.. ولی مثل خیلیای دیگه فرصت نکرده بودم ببینمش.. حتما امشب می بینمش.. مرسی.. با توضیحاتی که راجع بهش دادی حتما دیدنش خیلی بیشتر می چسبه.. باز هم ممنون..

ناشناس گفت...

به روزم..

ناشناس گفت...

آپ دیت کردم.. راستی چرا ارتباط ات رو گسترده تر نمی کنی.. حیفی ها.. هر چند اساس وبلاگ نویسی چیز دیگری ست

ناشناس گفت...

With Journey To The End of Windir, Celestial Metal is a little up-dated. Tanx for coming..

ناشناس گفت...

Salaam. Basheh, ghol midam ke farda dige hatman update konam. direh? Yani hala ke injur shod DVD ro behem nemidi?! Dar zemn man ham in film -Night Watch- ro badam nayumad. matlabet ham khube, mercy.